سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در شهادت پدر

شاعر : رضا دین پرور
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : مربع ترکیب

قـرآن نـاطـق حـیـدر و تـفـسیر، زینب            اُمُّ المصائب شد به هر تـقـدیـر، زینب
حالا که گـفتی می روم شد پیـر، زینب            مثل تو شد از دست مردم سیر، زینب


از کـاسـه‌های شـیـر خـیـلـی نـا امـیـدم
از نـسخـه‌های کـوفـیان خـیـری نـدیدم

با چـاه کـردی درد دل با دخـتـرت نه            زانـو بـغـل کـردم کـنـار بـسـتـرت نـه
صدها گـلایه کردی از زخم سرت نه            گفتی ز هر بابی سخن از همسرت نه

ای لیلة الـقـدرت شب گـیـسوی زهـرا
پهلـو به پهلـو می‌شوی پهـلـوی زهـرا

خیبر شکن! حالا چرا در هم شکستی؟            از بعد کوچه دیـدمت کم کم شکـسـتی
با ضربـۀ آن سـیـلی محـکم شکـسـتی            وقتی که دیدی فاطمه شد خم شکـستی

یک شب نـشـد یـاد در و مادر نیـفـتی
در سجده‌هایت نیـمه‌شب با سر نیـفـتی

قـرآن به سـر می‌گـیـرم امـا بـیـقـرارم            سنگ مـزارت می‌شـود سنگ مـزارم
داری وصـیت می‌کـنی تحـت فـشـارم            بـا کـوفــیـان در آمـده بـعـد تـو کــارم

دلشورۀ این کوچه سازی‌ها مرا کشت
دلشورۀ این سنگ بـازی‌ها مرا کشت

هـر شـب گـرفـتـارم گـرفـتار حـسـیـنم            بـابـا سـفـارش کـن که پـاکـار حـسیـنم
من خواهرم یعنی که غمخـوار حسینم            اصلا” چه گـفـتی با عـلـمدار حـسینم؟

دیدم که چشمانی پُر از افـسوس داری
سخت است می‌دانم غـم ناموس داری

ما را مـیـان کـوچـه‌ها سـر می‌دوانـند            دنـبـال سـرهـای به نـیـزه می‌کـشـانـند
پـیـش زن و مـرد غـریـبـه می‌نـشانـند            خـرما و نـان خشک بر ما می‌رسـانند

وای از غــم بـازار، از الـوات کـوفـه
از زیـوری که می‌شود سـوغات کوفه

نقد و بررسی